نوشته ها و اشعار حسین خواجوئی راوری

۴ مطلب در فروردين ۱۴۰۲ ثبت شده است

شعبه ای از پاییز

از آتش غم سینه مان لبریز است

تنهایی مان سرد و هراس انگیز است

 

وقتی که بهارِ شهر غایب باشد

هر قلبْ خودش شعبه ای از پاییز است 

۱۶ فروردین ۱۴۰۲

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین خواجویی راوری

عشق

آغاز جهان تا به ختامش عشق است

آری هدف از خلقْ تمامش عشق‌است

 

آن باده که هم سوخت و هم ساخت مرا

زهری‌ست دل‌انگیز که نامش عشق‌است 

۱۵ فروردین ۱۴۰۲

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین خواجویی راوری

آیینه جانان

پاکیزه، چونان قطره باران باشیم

اصحاب! بیایید که انسان باشیم

 

دنیا همه خالی از تماشای خداست

ای‌کاش که آیینه جانان باشیم 

 

۱۵ فروردین۱۴۰۲

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین خواجویی راوری

کجایی؟ بهارشد

کجایی؟ بهار شد

 

بر تختِ سال، فصل طراوت سوار شد

یعنی که باز مکر زمستان مهار شد

 

دستور عشق، فاصله ها را کنار زد

قانون سردِ تفرقه بی اعتبار شد

 

بر بوم آفرینشِ هستی شکوفه ریخت

وقتِ هنرنمائی پروردگار شد

 

از سُکرِ بویِ بادِ دل‌انگیز نوبهار

بزمی شگفت در دل ما برقرار شد

 

هم چشم و هم زبانِ خیالم شکفته اند

آری دوباره موقعِ توصیف یار شد

 

فصل بهار، فصل شروعِ دوباره است

همت گمارْ مرد جوان وقت کار شد

 

بیرون بیا ز خواب زمستانیت رفیق

صبحِ شکفتن است؛ کجایی؟ بهار شد 

 

فروردین۱۴۰۲

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین خواجویی راوری